سارا

...

  دختر گلم چهار ماهه شد و هر روز برای من و باباییش شیرین تر میشه. کامل دیگه می چرخه تو جاش و اشیا رو دستش می گیره. از دیروز دندونی هم به بازی های مورد علاقه اش اضافه شد. موقع شیر خوردن یا زمانی که پیشم می خوابه سرش رو برمیگردونه به چشمام زل میزنه و می خنده و یکی از بهترین حس های مامانی بودن رو بهم میده. از دیروز خیلی جالب غریبی کردن رو یاد گرفته و موقع مواجه شدن با ادم های جدید لب هاش رو آویزون می کنه و بعد میزنه زیر گریه. بعد از من و باباش پیش خاله المیراش خیلی ارومه و خودش رو براش حسابی لوس می کنه. دیشب هم با خاله المیرا اینا رفتیم برای تولد سارا شاپینگ هژیناپلیس شام خوردیم و براش یه لباس هدیه گرفتن. بابا مملی هم دوتا لباس و شل...

...

امروز سارا خانم خوشگل خانم ویزیت دکتر داشت. خانم دکتر از روند رشدش و عکس العمل هاش و شیرش خیلی راضی بود خداروشکر. قدش ۶۵ و وزن ۶.۷۸۰. خانم دکتر می گفت دختر قد بلندی میشه عشقم و همه موهاش میریزه و موهای روشن تری در میاره. از این به بعد هم تا ۲هفته روزی یک قاشق اب پرتغال میتوانه بخوره و اگر الرژی نداشت ۲ قاشق. عسلم چرخیدن رو یاد گرفته تو جاش و خنده هاش خیلی قشنگ شده. قل قلی و بلند. وسایل هاش رو دستش میگره و دالی بازی رو خیلی دوست داره. جدیدا هم پستانک می خوره و اب دهنش اویزونه. عشق مامان لباس هاش تند تند براش کوچیک میشه و کلی ما رو عاشق خودش کرده. خدایا بخاطر این هدیه زیبا مرسی.   ...

دختری بزرگ که شد می توانه ادعا کنه از سه ماهگی کار می کرده. الان سه روزه که دانشجوهای آژانس رسیدن و با سارا برای ترجمه میرم. دیروز از ظهر تا ۱۰ شب کارمون طول کشید و سارا واقعا خسته شد. دخترم خیلی صبوره اصلا گریه نکرد اما وقتی رسیدیم خونه و دوش گرفت تازه فهمیدم چقدر اذیت شده. دیگه قول میدم تحت هرشرایطی هر ۲ ساعت به دختری برسم و صرف اینکه آرومه بی خیالش نشم. عاشقتم فرشته معصوم من. مامان رو ببخش اذیت شدی... ...